چند دلیل برای اینکه نماز را فارسی نخوانیم

1) خواندن نماز به زبان عربی یکی از نشانه های جهانی بودن اسلام است .



2) غناي معنايي زبان عربي نسبت به زبانهاي ديگر بسيار بيشتر است بطوري كه با بررسي هاي انجام شده بسياري از مفاهيم موجود در الفاظ قرآن درهيچ زباني معادل ندارند. جالب آن است كه با تحقيقات كارشناسان ترجمه هاي قرآني تاكنون عبارت »بسم الله الرحمن الرحيم «به هيچ زباني ترجمه درست نشده و ترجمه آن از طريق معادل گذاري و بدون تكيه بر تفسير اصلا ممكن نيست.


3) زبان و عبارات و جهت و افعال واحد در نماز به مسلمانان در سراسر جهان نوعي وحدت هدف و يكرنگي و همساني ويژه مي بخشد كه بسيار در جهت وحدت اسلامي ضروري و مفيد است .


4)عربي بودن نماز انس مسلمين با زبان دين و كتابشان را بيشتر مي سازد و در نتيجه زمينه ساز آشنايي بيشتر باتعاليم وفرهنگ ديني شان مي باشد .


5)وحدت زبان ضامن حفظ و مصونيت اين عبادت بزرگ از تحريف و آميختگي با خرافات است .


6) اگر در زمان حج در مکه باشیم و نماز جماعتی را که صد ها هزار نفر از نژاد ها و ملیتهای مختلف از سراسر جهان در آن شرکت می کنند و همه با هم می گویند "الله اکبر" را مشاهده کنیم ، آنگاه به عظمت و عمق این دستور آشنا می شویم که اگر هر یک ، این جمله ی روح پرور یا سایر اذکار نماز را به زبان محلی خود می گفت هرج و مرج زشتی در آن روی می داد.


7) واجب است نماز به زبان عربی خوانده شود تا بدین وسیله اشتراک و انسجام زبانی و انتقال پویایی فرهنگی در طی قرون مختلف استمرار یابد و از آسیب التقاط و زوال فرهنگ دینی جلوگیری شود.

8)قرآن از نظر لطافت و زيبايي نيز اعجاز آميز و بديل ناپذير است و از همين رو جاذبه نيرومند و خارق العاده اي دارد. ساواري در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوي مي نويسد:
«قرآن داراي تأثيري خاص و جاذبه اي ويژه است كه مانند آن براي هيچ يك از كتاب ها نيست.»
بنابراين اگر مشكل معادل گزاري براي معاني بلند قرآن كه در نماز قرائت مي شود به گونه اي قابل حل باشد، اما لطافت و زيبايي آسماني قرآن با هيچ ترجمه بشري فراچنگ آمدني نيست.



اكنون ازباب حسن ختام وشيريني كلام خاطره استاد دكتر محمد جواد شريعت با مرحوم آيت الله حاج آقا رحيم ارباب اصفهاني را در رابطه با راز عربي بودن نمازتقديم خوانندگان مي كنيم:
سال يكهزار و سيصدو سي و دو شمسي بود من و عده اي از جوانان پرشورآن روزگار، پس ازتبادل نظر و مشاجره، به اين نتيجه رسيده بوديم كه چه دليلي دارد نمازرا به عربي بخوانيم؟ چرا نماز را به زبان فارسي نخوانيم؟ عاقبت تصميم گرفتيم نمازرا به زبان فارسي بخوانيم و همين كار را هم كرديم. والدين كم كم از اين موضوع آگاهي يافتند و به فكر چاره افتادند، آن ها پس از تبادل نظربا يكديگر، تصميم گرفتند با نصيحت ما را از اين كار باز دارند و اگر مؤثر نبود، راهي ديگر برگزينند، چون پند دادن آن ها مؤثر نيفتاد، ما را نزد يكي از روحانيان آن زمان بردند. آن روحاني وقتي فهميد ما به زبان فارسي نماز مي خوانيم، به شيوه اي اهانت آميز نجس و كافرمان خواند. اين عمل او ما را در كارمان راسخ تر و مصرتر ساخت. عاقبت يكي از پدران، والدين ديگر افراد را به اين فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آيت الله حاج آقا رحيم ارباب ببرند و اين فكر مورد تأييد قرار گرفت. آن ها نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وي در ميان نهادند، او دستور داد در وقتي معيّن ما را خدمتش رهنمون شوند .در روز موعود ما راكه تقريباً پانزده نفر بوديم، به محضرمبارك ايشان بردند، در همان لحظه اول، چهره نوراني و خندان وي ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غيرازديگران يافتيم و دانستيم كه با شخصيتي استثنايي روبرو هستيم. آقا در آغاز دستور پذيرايي از همه مارا صادر فرمود. سپس به والدين ما فرمود: شما كه به فارسي نماز نمي خوانيد، فعلاً تشريف ببريد و ما را با فرزندانتان تنها بگذاريد. وقتي آن ها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما يكي يكي خودتان را معرفي كنيد و بگوييد در چه سطح تحصيلي و چه رشته اي درس مي خوانيد، آنگاه به تناسب رشته و كلاس ما، پرسش هاي علمي مطرح كرد و از درس هايي مانند جبر و مثلثات و فيزيك و شيمي و علوم طبيعي مسائلي پرسيد كه پاسخ اغلب آن ها از توان ما بيرون بود. هر كس از عهده پاسخ برنمي آمد، با اظهار لطف وي و پاسخ درست پرسش روبرو مي شد. پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمود: والدين شما نگران شده اند كه شما نمازتان را به فارسي مي خوانيد، آن ها نمي دانند من كساني را مي شناسم كه _ نعوذبالله _ اصلاً نماز نمي خوانند، شما جوانان پاك اعتقادي هستيد كه هم اهل دين هستيد و هم اهل همت، من در جواني مي خواستم مثل شما نماز را به فارسي بخوانم؛ ولي مشكلاتي پيش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جواني ام جامه عمل پوشانيده ايد، آفرين به همت شما، در آن روزگار، نخستين مشكل من ترجمه صحيح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حلّ كرده ايد. اكنون يكي از شما كه از ديگران مسلط تراست، بگويد بسم الله الرحمن الرحيم را چگونه ترجمه كرده است. يكي ازما به عادت دانش آموزان دستش رابالا گرفت و براي پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه مايك نفر است؛ زيرا من از عهده پانزده جوان نيرومند برنمي آمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرماييد بسم الله را چگونه ترجمه كرديد؟ آن جوان گفت: طبق عادت جاري به نام خداوند بخشنده مهربان. حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست بسم الله چنين باشد. در مورد «بسم» ترجمه «به نام» عيبي ندارد. اما «الله» قابل ترجمه نيست؛ زيرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمي توان ترجمه كرد؛ مثلاً اگر اسم كسي «حسن»باشد، نمي توان به آن گفت «زيبا». ترجمه «حسن» زيباست؛ اما اگر به آقاي حسن بگوييم آقاي زيبا، خوشش نمي آيد. كلمه الله اسم خاصي است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق مي كنند. نمي توان «الله» را ترجمه كرد، بايد همان را به كار برد.خوب «رحمن» را چگونه ترجمه كرده ايد؟ رفيق ما پاسخ داد: بخشنده. حضرت ارباب فرمود: اين ترجمه بد نيست، ولي كامل نيست؛ زيرا «رحمن» يكي از صفات خداست كه شمول رحمت و بخشندگي او را مي رساند و اين شمول دركلمه بخشنده نيست؛ «رحمن» يعني خداي كه در اين دنيا هم برمؤمن و هم بر كافر رحم مي كند و همه را در كنف لطف و بخشندگي خود قرار مي دهد و نعمت رزق و سلامت جسم و مانند آن اعطا مي فرمايد. در هرحال، ترجمه بخشنده براي «رحمن» درحد كمال ترجمه نيست. خوب، رحيم را چطور ترجمه كرده ايد؟ رفيق ما جواب داد: «مهربان». حضرت آيت الله ارباب فرمود: اگرمقصودتان از رحيم من بود _ چون نام وي رحيم بود_ بدم نمي آمد «مهربان» ترجمه كنيد؛ امّا چون رحيم كلمه اي قرآني و نام پروردگاراست، بايد درست معنا شود. اگر آن را «بخشاينده» ترجمه كرده بوديد، راهي به دهي مي برد؛ زيرا رحيم يعني خداي كه در آن دنيا گناهان مؤمنان را عفو مي كند. پس آنچه در ترجمه «بسم الله» آورده ايد، بد نيست؛ ولي كامل نيست و اشتباهاتي دارد. من هم در دوران جواني چنين قصدي داشتم، امّا به همين مشكلات برخوردم و از خواندن نماز فارسي منصرف شدم. تازه اين فقط آيه اول سوره حمد بود، اگر به ديگر آيات بپردازيم موضوع خيلي پيچيده تر مي شود.امّا من معتقدم شما اگرباز هم بر اين امر اصرار دارديد، دست از نمازخواندن فارسي برنداريد؛ زيرا خواندنش ازنخواندن نمازبه طوركلي بهتر است.
در اين جا، همگي شرمنده و منفعل و شكست خورده از وي عذر خواهي كرديم و قول داديم، ضمن خواندن نمازبه عربي،نمازهاي گذشته را اعاده كنيم. ايشان فرمود: من نگفتم به عربي نماز بخوانيد، هرطور دلتان مي خواهد بخوانيد. من فقط مشكلات اين كار را براي شما شرح دادم. ما همه عاجزانه از وي طلب بخشايش و ازكار خود اظهار پشيماني كرديم. حضرت آيت الله ارباب، با تعارف ميوه و شيريني، مجلس را به پايان برد. ما همگي دست مباركش را بوسيديم و در حالي كه ما را بدرقه مي كرد، خداحافظي كرديم. بعد نمازهارا اعاده كرديم و ازكار جاهلانه خود دست برداشتيم.

عمامه های انگلیسی

آن کسى که نداى تفرقه‌ى بین شیعه و سنى را سر میدهد و به بهانه‌ى مذهب، میخواهد وحدت ملى را به هم بزند، چه شیعه باشد و چه سنى، مزدور دشمن است؛ چه بداند، چه نداند.
گاهى بعضیها مزدور دشمنند و خودشان نمیدانند.
افرادی را هم از بین شیعیان میشناسیم که فقط مسئله ‏شان مسئله ‏ی نادانی نیست، بلکه مأموریت دارند برای اینکه ایجاد اختلاف کنند به مقدسات اهل سنت اهانت میکند،
عرض میکنم: رفتار هر دو گروه حرام شرعی است و خلاف قانونی است.

 

دوستان حتما پیشنهاد میکنم دانلود کنید و از مسیر درست به اثبات حقانیت شیعه بپردازید

دانلود عمامه انگلیسی قسمت اول

دانلود عمامه انگلیسی قسمت دوم

دانلود عمامه انگلیسی قسمت سوم


حتی به خنده‌ای شده مهمانمان کنید

حتی به خنده‌ای شده مهمانمان کنید
زلفی نشان دهید و پریشانمان کنید

از ما مسافران قدم دور خود زدن
سلمان شدن گذشت، مسلمانمان کنید

یک نور واحدید که در چارده افق
تکرار می‌شوید که حیرانمان کنید
***

لب ما و قصه زلف تو، چه توهمی، چه حکایتی!
تو و سر زدن به خیال ما، چه ترحمی، چه عنایتی!

به نماز صبح و شبت سلام، و به نور در نَسَبت سلام
و به خال کنج لبت سلام، که نشسته با چه ملاحتی

به جمال، وارث کوثری، به خدا محمد دیگری
به روایتی خود حیدری، چه شباهتی، چه اصالتی!

بلغ‌العلی به کمال تو، کشف‌الدجی به جمال تو
به تو و قشنگی خال تو، صلوات هر دم و ساعتی

شده پر دو چشم در ازل، یکی از شراب و یکی عسل
نظرت چه کرده در این غزل، که چنین گرفته قرابتی

تو که آینه تو که آیتی، تو که آبروی عبادتی
تو که با دل همه راحتی، تو قیام کن که قیامتی

زد اگر کسی در ِخانه‌ات، دل ماست کرده بهانه‌ات
همه جا گرفته نشانه‌ات، به چه حسرتی، به چه حالتی!

نه مرا نبین، رصدم نکن، و نظر به خوب و بدم نکن
ز درت بیا و ردم نکن، تو که آستان سخاوتی
***

عشق من و تو چه ماجرایی دارد
این قصه چه شاهی چه گدایی دارد

من بین صفا و مروه هم می‌گویم
ایوان نجف عجب صفایی دارد

نماز آیات

نماز آیات دو رکعت است و در هر رکعت پنج رکوع دارد ، که به دو روش خوانده می شود .
صورت اول: بعد از نیت و تکبیرة الاحرام، حمد و سوره خوانده شود و به رکوع برود، سپس سر از رکوع برداشته و دوباره حمد و سوره را بخواند و به رکوع رود و باز سر از رکوع بردارد و حمد و سوره بخواند و به رکوع رود و سپس سر از رکوع بردارد و همین طور ادامه دهد تا یک رکعت پنج رکوعى که قبل از هر رکوعى حمد و سوره خوانده است انجام دهد، سپس به سجده رفته و دو سجده نماید و بعد براى رکعت دوم قیام کند و مانند رکعت اول انجام دهد و دو سجده را بجا آورد و بعد از آن تشهد بخواند و سلام دهد.
صورت دوم: بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، حمد و یک آیه (البته احتساب بسم‌الله به عنوان یک آیه خلاف احتیاط است) از سوره‏اى را قرائت کرده و رکوع کند، سپس سر از رکوع بردارد و آیه دیگرى از آن سوره را بخواند و به رکوع رود، و بعد سر از رکوع برداشته و آیه دیگرى از همان سوره را قرائت نماید و همین طور تا رکوع پنجم ادامه دهد تا سوره‏اى که پیش از هر رکوع، یک آیه از آن را قرائت کرده، قبل از رکوع آخر تمام شود. سپس رکوع پنجم را بجا آورد و به سجده رود، و پس از اتمام دو سجده، براى رکعت دوم قیام نماید و حمد و آیه‏اى از یک سوره را بخواند و به رکوع برود و همین طور مانند رکعت اول ادامه دهد تا تشهد بخواند و سلام دهد و چنانچه بخواهد براى هر رکوعى به یک آیه از سوره‏اى اکتفا کند، نباید سوره حمد را بیش از یک مرتبه در اول آن رکعت بخواند.
اکنون به عنوان نمونه، نماز آیات را به شکل کوتاه آن با تقسیم سوره "قدر" بیان می کنیم:

پس از نیت ، با گفتن "الله اکبر" نماز را شروع می کنیم.

سوره حمد را بخوانید و حالا پس از بسم الله الرحمن الرحیم ، آیه اول سوره قدر را بخوانید

به رکوع بروید

برخیزید و آیه دوم سوره قدر را بخوانید (بسم الله الرحمن الرحیم نمی خواهد فقط آیه بعدی سوره قدر) به رکوع بروید

برخیزید و آیه سوم سوره قدر را بخوانید ؛ به رکوع بروید

برخیزید و آیه چهارم سوره قدر را بخوانید ؛ به رکوع بروید

برخیزید و آیه پنجم سوره قدر را بخوانید ؛ به رکوع بروید

به سجده بروید( دو بار سجده مثل نماز عادی )

رکعت دوم را مانند رکعت اول بخوانید ، فقط در رکعت دوم می توانید قنوت را هم بخوانید

سپس رکوع پنجم را بعد از قنوت بجا آورده، سر از رکوع برداشته و به سجده می روید .

با تشهد و سلام ، نماز را به اتمام می رسانید .


ضمناً این نماز را می توان به جماعت خواند ، چرا که جز نمازهای واجب می باشد .

احکام نماز آیات

١- از وقتى که خورشید یا ماه شروع به گرفتن مى‏کند انسان باید نماز آیات را بخواند و بنابر احتیاط واجب باید به قدرى تاخیر نیندازد که شروع به باز شدن کند.

٢- اگر خواندن نماز آیات را به قدرى تاخیر بیندازد ، که آفتاب یا ماه شروع به باز شدن کند ، باید نیت ادا و قضا نکند ولى اگر بعد از باز شدن تمام آن،نماز بخواند ، باید نیت قضا نماید.

٣- اگر مدت گرفتن خورشید یا ماه بیشتر از خواندن یک رکعت‏باشد ولى انسان نماز را نخواند، تا به اندازه خواندن یک رکعت ‏به آخر وقت آن مانده باشد باید نیت ادا کند بلکه اگر مدت گرفتن آنها به اندازه خواندن یک رکعت هم باشد بنابر احتیاط واجب باید نماز آیات را بخواند و ادا است.

4- موقعى که زلزله و رعد و برق و مانند اینها اتفاق مى افتد، انسان باید فورا نماز آیات را بخواند و اگر نخواند معصیت کرده و تا آخر عمر بر او واجب است و هر وقت‏بخواند ادا است.

1 . واجب است «نماز آيات» براى «كسوف آفتاب» و «خسوف ماه»، تمام آنها يا بعض آنها.

و اظهر دوران حكمِ كسوفِ به غير حايل شدنِ زمين ـ مثل بعض كواكب يا نحو آنها ـ مدارِ مخوّفِ نوعى بودن آيت است با خصوصيّت مختاره در آن در وجوب نماز آيات، و همچنين كسوف بعض كواكب به بعض ديگر غير آفتاب و ماه.و اگر اِخبار كرد منجِّم به كسوف يا مدّت آن، پس قطعِ استصحابِ در هر دو مقام، موقوف به اتّفاق ايشان كه اطمينان از آن حاصل شود، يا بيّنه عادله از ايشان است، و براى خودشان، علم و اطمينانِ حاصلِ از محاسبات، كافى است در عمل.و همچنين واجب است نماز آيات براى مخوِّفات نوعيّه از آيات، چه آسمانى باشند چه زمينى، مثل «زلزله» و «خسف» و «باد تندِ تاريك كننده» و «صاعقه مخوِّفه نوع» و «صيحه مخوِّفه نوع» و آتشهاى ظاهر در آسمان و غير اينها از آيات مخوّفات نوعيّه غير اختياريّه بشر بنا بر اظهر.

راه اثبات موجِب نماز آيات

ثابت مى شود آيتى كه موجب نماز است، به «علم» و به «شهادت عدلين» و به «ظنّ اطمينانى» اگر چه حاصل شود از قول صادقِ از اهل خبره؛ و در عدل واحد، تأمل است.و اگر جماعتى يا شاهدَين اِخبار به كسوف كردند [ و ] علم به صدق آنها در اوّل و به عدالت در دوّم پيدا نشد، بعد معلوم شد مجهول، اظهر لحوق به جهل موضوعى است در تفصيل بين احتراق تمام و بعض، اگر چه احتياط در فعل است.

وقت نماز خسوف و كسوف

وقت نماز خسوف و كسوف، از ابتداى انخساف يا انكساف است، تا منجلى شدن آنها، و احوط ترك نيّت ادا است بعد از شروع در انجلاء تا تمام آن. و با عدم وسعت وقت براى اخفِّ نماز، واجب نيست نماز بنا بر توقيت مشهور؛ و احوط ملاحظه ابتداى انكساف تا انتهاى انجلاء است در اين حدِّ وسعت، لكن در موقّت بودن نماز كسوفين، تأمّل است.و اگر وقت، واسع بود ولكن تأخير انداخت عمداً يا براى عذرى تا آن كه مقدار يك ركعت بيش باقى نماند، به جا مى آورد اداءً در ماقبل شروع در انجلاء، و بدون نيّت ادا در مابقى با مجموع.و همچنين احوط، به جا آوردن بدون نيّت ادا است بعد از شروع در انجلاء اگر چه قبل، جاهل بود و تمام قرص پنهان نشده بود.«زلزله» و «صاعقه» و نحو اينها از مخوّفات نوعيّه، از اسباب هستند نه موقّت، و نماز بعد از اينها، تا آخر عمر، ادا محسوب مى شود، اگر چه فوراً واجب است.

علم به سبب نماز آيات، بعد از تحقّق

اگر كسى عالِم به كسوفين نبود، مگر بعد از گذشتن وقت، كه شروع يا تمام انجلاء است، پس اگر قُرص را دانست كه تماماً كسوف كرده، قضا بر او لازم است، و گرنه لازم نيست؛ و همچنين اگر وقتى دانست كه قابل و وسيع براى اخفّ نماز نيست بنا بر توقيت. و اما در غير كسوفين از آيات، مثل «زلزله» و «صيحه آسمانى»، پس اظهر و احوط، وجوب قضا است، اگر چه عالم در حين حادثه، به وقوع آن نباشد، بلى اظهر اختصاص وجوب در آيات، به مكان هر مصلّى است، نه اعمّ، اگر چه از توابعِ هم و مسمّى به يك اسم باشند. در صورت علم و ترك براى عذر ـ از نسيان و غير ـ يا غير عذر، احوط قضا است در جميع آيات و در كسوفين مطلقا ـ يعنى بدون تفصيل متقدّم در آنها ـ به معنى فعل بعد از علم و اراده امتثال، و مثل آن است كسى كه بداند آن را كه به جا آورده بود، فاسد بوده است.

شك در نماز آيات

«نماز آيات» دو ركعت است، و ركوعات متعدّده، افعالِ متعدّده هر يك ركعت هستند، و شك در آنها، شك در فعل است اگر چه جزءِ ركنى است، نه [ شك ] در ركعت؛ و اطلاق ده ركعت از روى عنايت، صحيح است؛و همچنين تعدّد قنوت، مستلزمِ تعدّدِ ركعت نيست؛ پس با نسيان يكى از ركوعها به نحوى كه قابل تدارك نباشند، نماز باطل مى شود، بدون فرقى بين ركوع خامس و عاشر و غير اينها؛ و همچنين با زيادتى يك ركوع عمداً يا سهواً، نماز باطل مى شود.و همچنين قيام متّصل به ركوع به نحوى كه در يوميّه مذكور است، در هر ركوعى از ركوعهاى دهگانه، رعايت مى شود به نحو متقدّم در يوميّه.و آنچه را كه محلّ تدارك او باقى است، تدارك مى نمايد؛ و با شك و عدم دخول در فعل آخر، تداركِ ركوعِ مشكوك مى نمايد.و در قضاى آنچه قضا مى شود، متّحد است با يوميّه؛ و با شك در يك ركعت يا دو ركعت، باطل مى شود نماز، چون كه دو ركعتى است؛ و از اين قبيل است شك در اين كه اين ركوع، خامس است يا سادس.

كيفيّت نماز آيات

و كيفيّت نماز آيات كه اتّفاق بر صحّت آن است [ اين است كه ] هر يك ركعت را به اين ترتيب به جا مى آورد: بعد از حمد، سوره بخواند و به ركوع برود؛ پس اگر سوره را تمام كرده بوده، حمد را اعاده نمايد و سوره بخواند تماماً يا بعضاً، اگر چه تكرار همان سوره اوّل باشد، و گرنه از موضع قطع، شروع نمايد و هكذا تا پنج ركوع را با حمد و سوره كه اقلّ آن يك حمد و يك مقدار از يك سوره كه تكميل آن با ترتيب خود سوره قبل از ركوع پنجم مى شود، بنمايد.و بايد در هر ركعتى، يك سوره تكميل شود و تكميلِ ازيدِ از يك سوره اگر شروع در آن كرده، موافق احتياط است؛ و همچنين در ركعت دوم؛ و هرگاه سوره را اتمام نكرده، اعاده قرائتِ[ حمد ] لازم نيست، بلكه به قصد جزئيّت و توظيف، جايز نيست.

تبعيض سوره

و فرقى بين قرائت يك آيه كوچك و زيادتر در صورت تبعيض نيست، بلى هر سوره را كه بعضِ آن را بخواند، بايد اتمام نمايد آن را در ماقبل ركوع اخير، بنا بر آنچه گذشت در وجوب سوره كامله بعد از حمد در هر ركعتى.

قِران

و اظهر جريان حكم «قِران» در هر يك [ از ] قيام قبل از ركوع واحد، در اين نماز است، و امّا در مجموعِ پنج ركوع، جايز است پنج سوره و يك سوره و مابين اينها به نحو مذكور؛ بلكه اگر قِران، مخصوص به دو سوره كامله است، در هر قيامى بيش از يك سوره ـ يعنى يك سوره و چيزى از سوره ديگر ـ جايز است.و آنچه از مختصّات اين نماز است، زيادتى ركوع و حمد و سوره و تبعيض سوره و زيادتى قنوت است، چنانچه مذكور شده و خواهد شد، ان شاء اللّه .

جماعت در نماز آيات

و «جماعت» در اين نماز، مستحبّ است و «فرادى» هم جايز است، مثل يوميّه غير جمعه. و فرقى در اصل استحباب [ جماعت ] در كسوفين، بين استيعاب و غير آن، نيست؛ و امام جز قرائت ها را، متحمّل از مأموم نيست، مثل يوميّه.اشكالى نيست در ادراك جماعت، در صورت لحوق مأموم به امام، در ركوع اوّلِ ركعت اوّل، يا ركعت دوّم؛ و بر تقدير ثانى، منفرد مى شود بعد از سلامِ امام و اتمام مى نمايد نماز خود را فرادى، و محتمل است جواز ائتمام در غير اين صورت، لكن موافق احتياط، محافظت بر يكى از اين دو صورت است.

مستحبّات نماز آيات

و مستحبّ است اطاله نماز به قدر كسوفين، يا اشتغال به دعا بعد از نماز تا انجلاء تامّ؛ و اين كه اگر فارغ شد قبل از انجلاء، اعاده نمايد نماز را؛ و اين كه اطاله نمايد ركوع و سجود و قنوت را، به قدر قرائت به قصد قربت؛ و در قرائت، سوره هاى طويله را اختيار نمايد با وسعت وقت براى مذكورات؛ و اين كه تكبير بگويد بعد از رفع رأس از ركوعها، مگر در ركوع خامس و عاشر كه مى گويد: «سَمِعَ اللّه  لِمَنْ حَمِدَه» و اين تكبيرها زايد بر تكبير براى هر ركوعى از ده ركوع است؛ و همچنين رفع يدين در حال تكبيرات، مستحبّ است؛ و اين كه قنوت نمايد قبل از ركوعهاى زوج، مثل دوّم و چهارم و مى تواند اكتفا نمايد به قنوت قبل از خامس و عاشر و بخصوص قنوت قبل از عاشر؛ و مستحبّ است جهر به قرائت حتّى در كسوف آفتاب.

تزاحم وقت نماز فريضه و آيات

اگر وقت هر كدام از فريضه يوميّه و نماز كسوف ـ مثلاً ـ موسّع باشد، مى تواند ابتداى به هر كدام نمايد. و اگر خوفِ فوتِ وقتِ اجزاى فريضه يوميّه دارد، ابتدا به يوميّه نمايد؛ و اگر در اثناى نماز كسوف، خائفِ فوتِ وقت اجزاى يوميّه باشد، قطع مـى نمايد و مشغول يوميّه مى شود و بعد، اتمـام مى نمايد نمـاز كسوف را از آن جا كه قطع كرده بود؛ و در جريـان اين حكم در وقت فضيلت به نحو جواز، نه وجوب، تأمّل است.

اگر وقت يكى مضيّق باشد

اگر وقت يكى از آن دو، مضيّق است، واجب است تقديم مضيّق بر موسّع؛ و احتياط در تركِ قطع است براى ادراك فضيلت يوميّه در تقدير احتمال سببيّت در مقابل توقيت در كسوفين. و احوط ترك شروع در نماز كسوف است در صورت ضيق وقت يوميّه از اتمام نماز كسوف براى اينكـه تا وقت فوت اجزاى يوميّه، قطع نمايد كسوف را و اتمام نمايد يوميّه را و اعـاده نمايد كسوف را از محلّ قطع با وسعت وقت آن چنانچه فرض شده است.

اگر هر دو مضيّق باشند

و اگر هر دو، مضيّق بودند، تقديم مى نمايد يوميّه را، و اگر بعد از اتمام نماز كسوف، ادراك مى نمايد يك ركعت يوميّه را، احتمالِ تخيير دارد، و احوط شروع در يوميّه است؛ و با شروع در كسوف، اتمام آن و شروع در يوميّه بعد از آن احوط است، واللّه  العالم.

اتحاد نماز كسوفين با ديگر نمازهاى آيات در دوران

و آنچه مذكور شد در نماز كسوفين، جارى است در «زلزله» و ساير آيات با يوميّه بالنّسبه به مزاحمت فوريّت واجبه در آنها در صورت تقديم يوميّه و تخيير بين آنها و غير، اگر چه توسعه در نماز كسوف، به معنى امكان جمع بين يوميّه و نماز كسوف، در حال تحقّق كسوف است؛ و در غير آن، به معنى جمع بين يوميّه و مرتبه اى از مراتب فوريّت لازمه در نماز آيات است، يا فوت مرتبه ديگر اگر مؤخّر شد از يوميّه؛ پس در صورت عدم تضيّقِ يوميّه رأساً لازم است رعايت جميع مراتب فوريّت در آيات. و از آن جمله است «نماز كسوف» بعد از «كسوف» در تقدير فوريّتِ قضا، وگرنه تقديم يوميّه در يك ركعت و تخيير در مازاد با نماز آيات به تفصيل مقدّم در صورت شروع و عدم در نماز كسوف، در احتياط در آنها[ است ].و در تزاحمِ احتياطها اگر تقديم كرد رعايت احتياط را در يوميّه و بعداً غير را به قصد امر فعلى به جا آورد، منتهى به برائت ذمّه از هر دو به حسب وضع خواهد بود.

تزاحم نماز آيات با سعى براى وقوف عرفات

و در تزاحم بين نماز كسوف و آيات و بين سعى براى وقوفِ لازم در «عرفات» يا «مشعر»، احوط تقديم وقوف است حتى در غير مسمّى از مقدار واجب از آنها در صورت عدم امكان جمع اگر چه به نماز در حال مشى و ركوب باشد. و اظهر عدم فرق بين غير موقّت يقينى ـ مثل «زلزله» ـ و «كسوفين» است در آنچه ذكر شد در مزاحمت با وقوف واجب.

بعضى ديگر از موارد تزاحم

و اگر تعارضِ بين آيات كه نماز آنها واجب است، يا بين نماز آيات و مثل نافله منذوره است، پس با عدم تضيّقِ غيرِ نماز آيات، فوراً نماز آيات را به جا مى آورد، و با تعدّد، احوط تقديم نماز به سبب سابق است؛ و با تضيّق، تقديم مضيّق مى نمايد، و قطع و بناى ثابت در يوميّه در سابق در صورت اشتغال به غير نافله منذوره جريان آن در نافله منذوره محلّ تأمّل است. و در تزاحم نماز آيات و نماز عيد، اوّلى مقدم است در تقدير استحباب دوّمى، و گرنه، مثل يوميّه است، و خطبه مستحبّ است، چنانچه گذشت.

اشتغال به آيات با تكليف به نماز يوميه و حكم قضا و فروع ديگر

و در صورت وجوب تقديم فريضه براى ضيق وقت يا اهميّت آن، اگر مشغول به مزاحم از نماز آيات شد اظهر صحّت آن نماز است.و اگر مشغول به حاضره يوميّه شد در حال ضيق وقت، و در اثنا منجلى شد «كسوف» يا «خسوف»: پس اگر تفريط در تأخير نماز كسوف نموده است، قضا واجب است در صورت استيعاب و عدم آن.و اگر تفريط نكرده باشد، اظهر عدم وجوب قضا است، چه آن كه معذور بوده در تأخير يوميّه يا نه، عالم به كسوف بوده يا نه؛ بلى اگر عالم به كسوف نبوده و احتراقِ تمامِ قرص نشده، عدم وجوب قضا، بى اشكال است.و در اطلاق حكم با تفريط در تأخير حاضره و حصول احتراق تمام قرص، تأمّل است.و اقرب لحوق ناسى، به غير مفرّط است؛ و همچنين حايض در وقت كسوف، قضا بر او نيست؛ و در لحوق كافر اگر مسلمان شود در وقت ضيق، تأمّل است؛ و اظهر جَبّ اسلام است در فرض عدم تفريط به غير كفر؛ و در ساير مواردِ عذرِ متقدّمه، احتياطاً قضا، ترك نشود لزوماً، و همچنين اگر غير موقّت، مصادف «حيض» باشد، احوط فعل آن است بعد از طُهر از حيض.

رفع مانع در فرض غير موقّتات

و اظهر در غير موقّتات، يعنى اسباب مثل زلزله، وجوب فعل است بعد از ارتفاع مانع، مثل «حيض»، با وجود مقتضى، نه مثل «جنون» و «صغر» در حال تحقّق سبب.

اناطه صحت آيات به ثبوت تكليف

در هر موردى كه تكليف به صلات كسوف نباشد اگر چه مترتّب بر ترك اهمّ باشد، صحيح واقع نمى شود، به خلاف صورت ثبوت تكليف اگر چه مترتّب باشد.

اجتماع چند نماز آيات

اگر آياتى مجتمع باشند، پس اگر همه موقّت باشند ـ احتمالاً يا يقيناً ـ و مثل هم باشند در توقيت و وقت باقى باشد، مخيّر است در تقديم؛ وگرنه خصوصِ موقّتِ يقينى يا احتمالى را اگر چه به نحو احتياط باشد، مقدّم مى دارد.و اگر هيچ كدام موقّت نيست، مخيّر است در تقديم. و در صورت توقيتِ بيش از يكى، رعايت يقين به توقيت و بقاى وقت مى نمايد. و در صورت تساوى، مخيّر است و غير موقّت را قضاى آن را به جا مى آورد اگر چه در ابتدا، تمكّن از جمع نداشته، بلكه فوت شده از يكى از دو موقّت كه تمكّن از اداى بيش از يكى داشته است، احوط قضاى آن است.

تزاحم نماز آيات با نماز شب

در صورت عدم وسعت وقت مگر براى «نماز كسوف» يا «نماز شب»، نماز كسوف مقدّم است و نماز شب، قضا مى شود؛ و اگر مشغول به نافله شد، معصيت كرده و صحيح است، و نماز كسوف قضا مى شود، چنانچه گذشت. و در صورت وسعتِ وقت براى هر دو، تقديم هر كدام، مانع وضعى ندارد هر وقت نماز كسوف خوانده شد و ادا واقع شد، اگر چه مخالفت فوريّت نموده باشد.

اتحاد نماز كسوف با يوميّه در مسأله مشى

نماز كسوف، مثل يوميّه است در اين كه، اختياراً بر دابّه و ماشياً به جا آورده نمى شود و با ضرورت و عذر، مانعى ندارد.

س . كيفيّت نماز آيات و سبب آن را بيان فرماييد.

ج . بدان كه سبب [ نماز ] آيات عبارت از گرفتن آفتاب و ماه است، چه تمام قرص آنها گرفته شود و چه بعض آنها، از آن خوف حاصل بشود يا نه؛ و «زلزله» و «بادهاى سياه و سرخ و زرد» بر نحو غير معتاد و تاريكى شديد و صاعقه و علامات مخوِّفه كه در آسمان ظاهر مى شود يا در زمين، چون فرو رفتن آن. و مـدار در خوف،(1) بر اغلب ناس است ونترسيدن نادرى از ايشان، مناط حكم نيست.

وقت اداى خسوف و كسوف

س . نماز خسوف و كسوف تا چه وقت، ادا مى شود؟

ج . وقت اداى كسوف و خسوف، از اوّل گرفتن قرص تا تمام انجلاء است بنا بر اصحّ و همچنين نماز هر آيتى كه وقت آن وسعت نماز را داشته باشد، پس وقتِ اداى آن

1 . يعنى در جميع مذكورات غير كسوفين و زلزله.نماز، عبارت است از آن وقت.و احوط در كسوف و خسوف آن است كه پيش از شروع در انجلاء، نيّت قربت ادا نمايد و بعد از شروع در انجلاء و قبل از اتمام انجلاء، نيّت قربت مطلقه بكند؛ و اگر مقدار يك ركعت از وقت را درك نمايد، نماز او ادا است، چنانچه در يوميّه گذشت.امّا اگر آيت به نوعى باشد كه وقت آن وسعت نماز را نداشته باشد، مثل «زلزله» كه در اغلب اوقات بر اين وجه است و مثل صيحه و رعد و برق شديد، پس واجب است كه مقارن آن، شروع در نماز كند؛ و اگر عصيان نموده [ و [مقارن آن به جا نياورده، بايد در غير آن وقت به جا آورد و تا آخر عمر ادا است.

كيفيّت نماز آيات

س . نماز آيات چند ركعت است؟

ج . دو ركعت است در هر ركعت پنج ركوع و دو سجود.و تفصيل آن اين است كه تكبيرة الاحرام بگويد [ و [حمد و سوره بخواند و بعد برود به ركوع و ذكر ركوع را بگويد و بعد راست شود و حمد و سوره بخواند و برود به ركوع و ذكر ركوع را بگويد و راست شود و حمد و سوره بخواند و برود به ركوع و راست شود و حمد و سوره بخواند و برود به ركوع و راست شود و حمد و سوره بخواند و برود به ركوع و باز راست شود و برود به سجود و هر دو سجده را به جا آورد(4) و راست شود و شروع به ركعت دوّم كند و هم چنان كه در ركعت اوّل مذكور  . اين احتياط ترك نشود؛ و همچنين در صور تدارك بعد از اين وقت كه در تعليقه ذكر شد، قصد ادا و قضا ننمايد براى رعايت احتمال عدم توقيت.

2 . بنا بر اقوى در صورت وسعت تمام در واقع وگرنه احوط است.

3 . يعنى به فوريّت.

4 . و جايز است تفريق يك سوره بر پنج ركوع؛ و هر وقت ختم كرد سوره را در قيام بعد از ركوع، قرائت حمد، لازم است و قبل از ركوع اخيرِ هر ركعت، سوره را ختم مى نمايد، بنا بر وجوب سوره كامله در هر ركعت.شد ركعت دوم را به جا آورد و بعد تشهد بخواند و سلام بدهد، مثل ساير نمازهاى يوميّه.

س . نماز آيات چند قنوت دارد؟

ج . پنج قنوت، دو قنوت از آن در ركعت اوّل: يكى پيش از ركوع دوّم و يكى پيش از ركوع چهارم. و در ركعت دوّم سه قنوت: يكى پيش از ركوع اوّل و يكى پيش از ركوع سوّم و يكى پيش از ركوع پنجم؛ و اين قنوت ها مستحب است و واجب نيست.و همچنين مستحب است پيش از هر ركوع و بعد از آن، تكبير گفتن و همچنين مستحبّ است «سمع اللّه  لمن حمده» گفتن بعد از ركوعِ پنجم در ركعت اوّل و بعد از ركوع پنجم در ركعت دوّم.

عدم فرق بين نماز آيات با يوميّه در شك و سهو

س . آيا فرقى هست در شكيّات و سهويّات، ميان نماز آيات و يوميّه يا نه؟

ج . فرقى نيست و هر چه در آن جا معتبر است، در اين جا هم معتبر است، مگر در ركوعاتش، مثل اين كه شك مى كند كه آيا چهار ركوع كرده ام يا پنج يا بيشتر [ كه ] بنا را بر اقلّ مى گذارد و نماز او صحيح است، اگر چه شك در عدد ركعات نيست تا استثنا حقيقى باشد از يوميّه.
1 . در غير خامس و عاشر.

2 . در صورت عدم دخول در سجود، و با علم بر مى گردد در صورت عدم اتيان به دو سجده.

نماز شب

كيفيت نماز شب (نوع اول)
نماز شب يازده‌ ركعت است: چهار تا دو ركعت (مثل نماز صبح) به نيت نماز شب و يك نماز دو ركعت به نيت نماز شَفْعْ و يك نماز يك ركعتي به نيت نماز وَتْر
  نيت: دو ركعت نماز شب مي‌خوانم قُربة اِلي الله
 - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قول هو الله احد + ركوع + سجده
 - در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قول هو الله احد + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام.
(نماز شبي كه در قست بالا آمده است را چهار بار تكرار كنيد كه جمعاً هشت ركعت نماز شب مي‌شود).


  نيت: دو ركعت نماز شَفْعْ مي‌خوانم قُربة اِلي الله
 - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قول هو‌ الله احد + يك بار سوره قول اعوذ برب الناس + ركوع + سجده.
 - در ركعت دوم: يك بار سوره حمد + يك بار سوره قول‌ هو الله احد + يك بار سوره قول اعوذ برب الفلق + قنوت + ركوع + سجده + تشهد + سلام.

  نيت: يك ركعت نماز وَتْر مي‌خوانم قُربة اِلي الله
 - در ركعت اول: يك بار سوره حمد + سه بار سوره قول هو الله احد + يك بار سوره قول اعوذ برب الفلق + يك بار سوره قول اعوذ به رب الناس
 - در قنوت: خواندن كامل قنوت + در حاليكه دستهايتان در حالت قنوت است، (با انگشتان دست راست يا با تسبيح) چهل بار بگوييد ( اَللّهُمَّ اِغْفِر لِلْمومِنينَ وَ اَلْمومِناتْ وَ اَلْمُسلِمينَ وَ اَلْمُسلِماتْ ) «خدايا ببخش جميع مؤمنين مرد و مؤمنين زن را». و بعد از آن هفتاد بار بگوييد ( اَسْتَغْفِرُ اللهَ رَبي وَ اَتُوبُ اِلَيه) «آمرزش مي‌طلبم از خدايي كه پروردگارم است و بسويش باز مي‌گردم». سپس هفت بار بگوييد (هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ اَلْنار) «اين است مقام كسي كه از آتش قيامت به تو پناه مي‌برد». سپس سيصد مرتبه بگوييد ( اَلْعَفو ) «ببخش». + و سپس يك بار بگوييد ( رَبّ اغْفِرْلى وَ ارْحَمْنى وَ تُبْ عَلىََّ اِنَّكَ اَنْتَ التّوابُ اَلْغَفُورُ الرّحيم ) «پروردگارا ببخش مرا و رحم كن به من و توبه مرا بپذير به راستي كه تو، توبه پذيرنده، بخشنده و مهرباني». + ركوع + سجد + تشهد + سلام + (پايان نماز) + تسبيحات فاطمة زهرا (س)

(تسبيحات حضرت زهرا (سلام الله عليها): (34 مرتبه، الله اكبر،  33 مرتبه، الحمد لله و 33 مرتبه، سبحان الله)

در حديثي آمده: خواندن تسبيحات فاطمه زهرا (سلام الله عليها) از هزار ركعت نماز مستحب، نزد خداوند بهتر است).

 

http://namazeshab.persiangig.com/NamazShab01.gif

بهترين و كاملترين آموزش نماز شب

 

 

 

 

 

 

  كيفيّت نماز شب به صورت مفصّل
چون از خواب برخاستيد، سجده كنيد براى خداوند تعالى و نيكو است در اين حال يا در حال برداشتن سر از سجده بگويد:


(اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى اَحْيانى بَعْدَ ما اَماتَنى وَ اِلَيْهِ النُّشُورُ اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى رَدَّ عَلَىَّ رُوحى لاَِحْمَدَهُ وَ اَعْبُدَهُ).
و چون برخاستيد و ايستايد بگوييد:
(اَللّهُمَّ اَعِنّى عَلى هَوْلِ الْمُطَلَّعِ وَ وَسِّعُ عَلَىَّ الْمَضْجَعَ وَارْزُقْنى خَيْرَ ما بَعْدَ الْمُوتِ).


و چون صداى خروس شنيديد بگويد:
(سُبُّوْحٌ قُدُّوْسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَ الرُّوْحِ سَبَقَتْ رَحْمَتُكَ غَضَبَكَ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ عَمِلْتُ سُوَّْءً وَ ظَلَمْتُ نَفْسى فَاغْفِرْلى اِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلاّ اَنْتَ فَتُبْ عَلَىَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوّابُ الرَّحيمُ).


و چون نگاه كنيد به اطراف آسمان بخوانيد:
(اَللّهُمَّ اِنَّهُ لا يُوارى مِنْكَ لَيْلٌ ساجٍ وَ لا سَماَّءٌ ذاتُ اَبْراجٍ وَ لا اَرْضٌ ذاتُ مِهادٍ وَلا ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ وَلا بَحْرٌ لُجِّىُّ تُدْلِجُ بَيْنَ يَدَىِ الْمُدْلِجِ مِنْ خَلْقِكَ تُدْلِجُ الرَّحْمَةَ عَلى مَنْ تَشاءُ مِنْ خَلْقِكَ تَعْلَمُ خائِنَةَ الاْ عْيُنِ وَ ما تُخْفِى الصُّدُوْرُ غارَتِ النُّجُوْمُ وَ نامَتِ الْعُيُونُ وَ اَنْتَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ لاتَاْخُذُكَ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ سُبْحانَ اللّهِ رَبِّ الْعالَمينَ وَ اِلهِ الْمُرْسَلينَ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ).

پس بخواند پنج آيه آل عمران:
(اِنَّ فى خَلْقِ السَّمواتِ وَ الاَْرضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لاََّياتٍ لاُِولِى الاَْلْبابِ الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِياماً وَ قُعُوداً و َعَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ فى خَلِقِ السَّمواتِ وَ الاَْرْضِ رَبَنّا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النّارِ رَبَّنا اِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النّارَ فَقَدْ اَخْزَيْتُهُ وَ ما لِلظّالِمينَ مِنْ اَنْصارٍ رَبَّنا اِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادى لِلاْيمانِ اَنْ امِنُوْا بِرَبِّكُمْ فَامَنّا رَبَنّا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنّا سَيِّئاتِنا وَ تَوَفَّنا مَعَ الاَْبْرارِ رَبَّنا وَ اتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَ لاتُخْزِنا يَوْمَ الْقِيامَةِ اِنَّكَ لاتُخْلِفُ الْميعادَ).

دندانهايتان را مسواك بزنيد، و بعد از آن وضو بگيريد و خود را خوشبو سازيد، پس برخيزد به نماز شب.

ابتدا شروع مى‌كنيد به هشت ركعت نماز شب و بعد از هر دو ركعت، سلام مى‌دهيد، و خوبست كه در دو ركعت اوّل بعد از حمد سى مرتبه توحيد بخواند، (كه در دو ركعت مجموعاً شصت مرتبه توحيد خوانده شود) از اثرات ثواب آن اين است كه: تا منصرف شود از نماز نبوده باشد ميان او و خداى عزّوجلّ هيچ گناهى.

و يا آنكه در ركعت اوّل آن توحيد و در ركعت دوّم (قُلْ يا اَيُّهَا الْكافِرُونَ) را بخواند.

در شش ركعت ديگر حمد و هر سوره كه خواهد بخواند و كافى است حمد و (قُلْ هُوَ اللّه اَحَدْ) در هر ركعتى.

و چنانكه سنّت است قنوت در نمازهاى واجبى، در هر ركعت دوّمى از نافله‌ها نيز سنّت است.

و كافى است در قنوت سه بار (سُبْحانَ اللّهِ) گفتن.

و يا آنكه گفته شود: (اَللّهُمَّ اغْفِرْلَنا وَ ارْحَمْنا وَ عافِنا وَاعْفُ عَنّا فِى الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَى ءٍ قَديرٌ).
و يا آنكه بگويد: (رَبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمُ اِنَّكَ اَنْتَ الاَْعَزُّ الاَْجَلُّ الاَْكْرَمْ).

و روايت شده كه حضرت امام موسى (ع) چون شب در محراب عبادت مى‌ايستاد مى‌خواند:
(اَللّهُمَّ اِنَّكَ خَلَفْتَنى سَوِيّاً ...) و اين دعاء پنجاهم صحيفه كامله است.
و چون فارغ شود از هشت ركعت نماز شب پس بجا بياورد دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر.
و مى‌خواند در اين سه ركعت بعد از حمد (قُلْ هُوَ اللّه اَحَدْ) تا بمنزله آن باشد كه يك ختم قرآن كرده باشد، زيرا كه سوره توحيد ثلث قرآن است، و يا آنكه بخواند در نماز شَفْع در ركعت اوّل حمد و (قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ) و در ركعت دوّم حمد و (قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقْ).
و چون از نماز شَفْع فارغ شد مستحب است آنكه بخواند: (اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّيْلِ الْمُتَعَرِّضُوْنَ ...) و اين دعائى است كه در اعمال شب نيمه شعبان در مفاتيح الجنان مذكور شد.
و چون از دو ركعت شَفْع فارغ شد برمى‌خيزد به جهت يك ركعت وَتر و مى‌خواند در آن حمد و سوره توحيد و يا آنكه مى‌خواند بعد از حمد (قُلْ هُو اللّهُ اَحَدٌ) سه مرتبه، و معوذّتين يعنى (قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ و قُلْ اَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقْ)، پس دست بر مى‌دارد براى قنوت و دعا مى‌خواند آنچه بخواهد.

شيخ طوسى رحمه الله عليه فرموده: دعاهائى كه در قنوت نماز وَتر خوانده مى‌شود از زيادى به شمارش نمى‌آيد.
مستحب است كه انسان در قنوت نماز وتر گريه كند از خوف خدا و ترس از عقاب خدا، يا خود را به حال گريه در آورد و دعا كند براى برادران مؤمن، و مستحب است كه ذكر شود چهل نفر، پس بدرستيكه كسيكه دعا كند براى چهل مؤمن دعايش مستجاب مى‌شود انشاء اللّه تعالى. و دعا كند به آنچه خواسته باشد.
(علامت و نشانه شقاوت و پليذی انسان آن است که چشمانش از گريستن بخشکد و گريه نکند. گريه نکردن در اثر سنگدلی و پليدی دل است و پليدی و آلودگی دل نشانه زيادی گناه و معصيت خداست و گناه و معصيت خدا نشانه علاقه و محبت به دنياست).

شيخ صدوق رحمه الله عليه فرموده كه: حضرت رسول خدا (ص) در قنوت وَتر مى‌خواند: (اَللّهُمَّ اهْدِنى فيمَنْ هَدَيْتَ وَ عافِنى فيمَنْ عافَيْتَ و تَوَلَّنى فيمَنْ تَوَلَّيْتَ وَ بارِكْ لى فيما اَعْطَيْتَ وَ قِنى شَرَّ ما قَضَيْتَ فَاِنَّكَ تَقْضى وَ لايُقْضى عَلَيْكَ، سُبْحانَكَ رَبَّ الْبَيْتِ، اَسْتَغْفِرُكَ وَ اَتُوبُ اِلَيْكَ وَ اُوْمِنُ بِكَ وَ اَتَوَكَّلُ عَلَيْكَ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِكَ يا رَحيمُ).

سزاوار است آنكه هفتاد مرتبه بگويد: (اَسْتَغْفِرُاللّهَ رَبّى وَ اَتُوبُ اِلَيْهِ).

سزاوار است كه دست چپ را به دعا بلند كرده باشد و استغفار را به دست راست بشمارد روايت شده كه حضرت رسول خدا (ص) استغفار مى‌كرد در نماز وَتر هفتاد مرتبه و هفت مرتبه مى‌گفت: (هذا مَقامُ الْعاَّئِذِ بِكَ مِنَ النّارِ).

روايت شده كه حضرت امام زين العابدين (ع) در سحر، در نماز وتر سيصد مرتبه مى‌گفت: (اَلْعَفْوَ الْعَفْوَ). و بگويد بعد از اين:
(رَبِّ اغْفِرْلى وَارْحَمْنى وَ تُبْ عَلَىَّ اِنَّكَ اَنْتَ التَّوّابُ الْغَفُورُ الرَّحيمُ).

و سزاوار است آنكه طول دهد قنوت را و چون فارغ شد از قنوت به ركوع رود و چون سر از ركوع برداشت بخواند اين دعا را كه شيخ در تهذيب از حضرت موسى بن جعفر (ع) نقل كرده:
(هذا مَقامُ مَنْ حَسَناتُهُ نِعْمَةٌ مِنْكَ وَ شُكْرُهُ ضَعيفٌ وَ ذَنْبُهُ عَظيمٌ وَ لَيْسَ لِذلِكَ اِلاّ رِفْقُكَ وَ رَحْمَتُكَ فَاِنَّكَ قُلْتَ فى كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلى نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كانُوا قَليلاً مِنَ اللَّيْلَ ما يَهْجَعُونَ وَ بِالاَْسْحارِهُمْ يَسْتَغْفِرُوْنَ طالَ هُجُوعى وَ قَلَّ قِيامى وَ هذَا السَّحَرُ وَ اَنَا اَسْتَغْفِرُكَ لِذُنُوبى اِسْتِغْفارَ مَنْ لا يَجِدُ لِنَفْسِه ضَرّا وَ لا نَفْعاً وَ لا مَوْتاً وَ لاحَيوةً وَ لا نُشُوْراً).

پس به سجده رود و نماز را تمام كند و بعد از سلام تسبيح حضرت زهرا عليها السلام بخواند، پس بگويد:
(اَلْحَمْدُ لِرَبِّ الصَّباحِ اَلْحَمْدُ لِفالِقِ الاِْصْباحِ).

و بگويد سه مرتبه:
(سُبْحانَ رَبِّىَ الْمَلِكَ الْقُدُّوْسِ الْعَزيزِ الْحَكيمِ).
 

پس بگويد:
(يا حَىُّ يا قَيُّومُ يا بَرُّ يا رَحيمُ يا غَنىُّ يا كَريمُ ارْزُقْنى مِنَ التِّجارَةِ اَعْظَمَها فَضْلاً وَ اَوْسَعَها رِزْقاً وَ خَيْرَها لى عاقِبَةً فَاِنَّهُ لا خَيْرَ فيما لا عاقِبَةَ لَهُ).

پس به سجده رود و بگويد پنج مرتبه: (سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ رَبُّ الْمَلائِكَةِ وَالرُّوْحِ). پس بنشيند و بخواند آيه الكرسى را، دوباره به سجده رود و ذكر سابق را پنج مرتبه بخواند.

(إ نَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ تقُوم أ دنى من ثُلْثَىِ اللَّيْلِ وَ نِصْفَهُ و ثُلُثَهُ وَ طائِفَةٌ مَّنَ الَّذِينَ مَعَكَ).
(اى پيامبر!) پروردگارت مى‌داند كه تو و گروهى از آنها كه با تو هستند نزديك دو سوّم شب يا نصف يا ثلث آن را به پا مى‌خيزند.
 

 - تذكر (اول): بعد از فراغ از نماز شَفْعْ خواندن دعاى «الهى تعرض لك فى هذا الليل المتعرضون...» مستحب است كه براي ديدن اين دعا به كتاب مفاتيح در اعمال شب نيمه شعبان مراجعه كنيد.

 - تذكر (دوم): در نماز وَتر، مستحب است قنوت آن را طول داد و براى چهل مؤمن دعا كرد و هفتاد مرتبه استغفار نمود و سيصد مرتبه اُْلعَفو گفت و هفت مرتبه هذا مقام العائذ بك من النار ناگفته نماند، اينها تمام استحباب در استحباب است. يعنى اگر خوانده نشود هيچ اشكالى ندارد و ثواب نماز شب را داريم. حتى اگر يازده ركعت بدون سوره و حتى نشسته بخوانيد ثواب نماز شب را مى‌بريد.

 - تذكر (سوم): بهتر اين است كه قنوت نماز وَتر را به اين ترتيب بجا بيآوريد:

1- دعاي فرج آقا امام زمان (ع) كه اين دعا است:
(لااله‌الله الحليم الكريم لااله‌الاالله العلي العظيم سبحان الله رب السموات السبع و سبحان الله رب الارضين السبع و ما فيهن و ما بينهن و رب العرش العظيم و سلام علي المرسلين).

2- هفت مرتبه بگويد: (استغفر الله الذي لااله‌الا‌ هو الحي القيوم ذوالجلال و الاكرام من جميع ظلمي و جرمي و اسرافي علي نفسي و اتوب اليه).

بعد از آن 70 مرتبه بگويد:

(استغفر الله ربي و اتوب اليه).

پس از آن 300 مرتبه بگويد:

(العفو).

 

سپس براي چهل مؤمن دعا كند (به زبان غير عربي هم اشكال ندارد، مثلاً بگويد: خداوندا! فلاني را بيامرز).
از آن پس براي خود و پدر و مادر خود دعا كند و در خاتمه قنوت 7 مرتبه بگويد: (هذا مقامُ الغائذِ بكَ مِنَ النارِ).

3- بخوانيد بعد از هر دو ركعت از نماز شب و شَفْع و بعد از دعاهاى وَتر دعاهايى را كه شيخ و سيد نقل كرده‌اند سيزدهم بجا آورد سجده‌ها و دعاهايى را كه از رسول خدا (ص) روايت شده از جمله روايتى است كه شيخ از حماد بن عيسى از ابان بن تغلب روايت كرده كه گفت حضرت صادق (ع) فرمودند: شب نيمه شعبانى داخل شد و بود رسول خدا (ص) در آن شب نزد عايشه همين كه نصف شب شد برخاست رسول خدا (ص) از رختخواب خود براى عبادت پس چون بيدار شد عايشه يافت كه پيغمبر (ص) بيرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه كه فرو مى‌گيرد زنها را يعنى غيرت و گمان كرد كه آن حضرت رفته پيش بعض زنهاى خود پس برخاست و پيچيد بر خود شمله يعنى چادر خود را و قسم به خدا كه شمله او از ابريشم و كتان و پنبه نبود و لكن تار آن مو و پود آن از كركهاى شتر بود و جستجو مى‌كرد رسول خدا (ص) را در حجره‌هاى زنهاى ديگرش حجره به حجره پس در اين بين كه در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خدا (ص) كه در سجده است مثل جامه‌اى كه چسبيده شده بر روى زمين پس نزديك آن حضرت شد شنيد كه مى‌گويد در سجده خود: (سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ آمَنَ بِكَ فُؤَادِي هَذِهِ يَدَايَ وَ مَا جَنَيْتُهُ عَلَى نَفْسِي يَا عَظِيمُ [عَظِيما] تُرْجَى [يُرْجَى] لِكُلِّ عَظِيم اغْفِرْ لِيَ الْعَظِيمَ فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ إِلا الرَّبُّ الْعَظِيمُ).

پس بلند كرد سر خود را و دوباره برگشت به سجده و شنيد عايشه كه مي‌گويد:

(أَعُوذُ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَتْ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ وَ انْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُمَاتُ وَ صَلَحَ عَلَيْهِ أَمْرُ الْأَوَّلِينَ وَ الآْخِرِينَ مِنْ فُجْأَةِ نَقِمَتِكَ وَ مِنْ تَحْوِيلِ عَافِيَتِكَ وَ مِنْ زَوَالِ نِعْمَتِكَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي قَلْبا تَقِيّا نَقِيّا وَ مِنَ الشِّرْكِ بَرِيئا لا كَافِرا وَ لا شَقِيّا).

پس بر خاك نهاد دو طرف روى خود را و گفت: (عَفَّرْتُ وَجْهِي فِي التُّرَابِ وَ حُقَّ لِي أَنْ أَسْجُدَ لَكَ).

پس همينكه خواست رسول خدا (ص) برگردد شتافت عايشه به سوى رختخواب خود پس رسول خدا (ص) آمد به رختخواب او و شنيد كه نفس بلند مى‌زند فرمود چيست اين نفس بلند آيا ندانسته‌اى كه چه شبى است امشب اين شب نيمه شعبان است كه در آن قسمت مى‌شود روزيها و در آن نوشته مى‌شود اجلها و در آن نوشته مى‌شود روندگان به حج و بدرستى كه خداى تعالى مى‌آمرزد در اين شب از خلق خود بيشتر از عدد موهاى بزهاى قبيله كلب و مى‌فرستد خداى تعالى ملائكه خود را از جانب آسمان به سوى زمين در مكه.

 - تذكر (چهارم): حضرت موسى بن جعفر (ع) بعد از فراغ از نماز شب در حال سجده مي‌‏گفت:
(لَكَ الْمَحْمَدَةُ إِنْ أَطَعْتُكَ وَ لَكَ الْحُجَّةُ إِنْ عَصَيْتُكَ لا صُنْعَ لِى وَ لا لِغَيْرِى فِى إِحْسَانٍ إِلا بِكَ يَا كَائِنُ [كَائِنا] قَبْلَ كُلِّ شَىْ‏ءٍ وَ يَا مُكَوِّنَ كُلِّ شَىْ‏ءٍ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِيرٌ اللَّهُمَّ إِنِّى أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْعَدِيلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ مِنْ شَرِّ الْمَرْجِعِ فِى الْقُبُورِ وَ مِنَ النَّدَامَةِ يَوْمَ الْآزِفَةِ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَجْعَلَ عَيْشِى عِيشَةً نَقِيَّةً وَ مِيتَتِى مِيتَةً سَوِيَّةً وَ مُنْقَلَبِى مُنْقَلَبا كَرِيما غَيْرَ مُخْزٍ وَ لا فَاضِحٍ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَئِمَّةِ يَنَابِيعِ الْحِكْمَةِ وَ أُولِى النِّعْمَةِ وَ مَعَادِنِ الْعِصْمَةِ وَ اعْصِمْنِى بِهِمْ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَ لا تَأْخُذْنِى عَلَى غِرَّةٍ وَ لا عَلَى غَفْلَةٍ وَ لا تَجْعَلْ عَوَاقِبَ أَعْمَالِى حَسْرَةً وَ ارْضَ عَنِّى فَإِنَّ مَغْفِرَتَكَ لِلظَّالِمِينَ وَ أَنَا مِنَ الظَّالِمِينَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى مَا لا يَضُرُّكَ وَ أَعْطِنِى مَا لا يَنْقُصُكَ فَإِنَّكَ الْوَسِيعُ رَحْمَتُهُ الْبَدِيعُ حِكْمَتُهُ وَ أَعْطِنِى السَّعَةَ وَ الدَّعَةَ وَ الْأَمْنَ وَ الصِّحَّةَ وَ الْبُخُوعَ وَ الْقُنُوعَ وَ الشُّكْرَ وَ الْمُعَافَاةَ وَ التَّقْوَى وَ الصَّبْرَ وَ الصِّدْقَ عَلَيْكَ وَ عَلَى أَوْلِيَائِكَ وَ الْيُسْرَ وَ الشُّكْرَ وَ اعْمُمْ بِذَلِكَ يَا رَبِّ أَهْلِى وَ وَلَدِى وَ إِخْوَانِى فِيكَ وَ مَنْ أَحْبَبْتُ وَ أَحَبَّنِى وَ وَلَدْتُ وَ وَلَدَنِى مِنَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُؤْمِنِينَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ).

ابن اشيم گفته: اين دعا بعد از هشت ركعت نماز شب و پيش از نماز وَتر است آنگاه سه ركعت وتر را بجا مي‌‏آورى پس چون سلام دادى بگو در حالتى كه نشسته باشى: (الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِى لا تَنْفَدُ خَزَائِنُهُ وَ لا يَخَافُ آمِنُهُ رَبِّ إِنِ ارْتَكَبْتُ الْمَعَاصِىَ فَذَلِكَ ثِقَةٌ [ثِقَةً] مِنِّى بِكَرَمِكَ إِنَّكَ تَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِكَ وَ تَعْفُو عَنْ سَيِّئَاتِهِمْ وَ تَغْفِرُ الزَّلَلَ وَ إِنَّكَ [فَإِنَّكَ‏] مُجِيبٌ لِدَاعِيكَ وَ مِنْهُ قَرِيبٌ وَ أَنَا تَائِبٌ إِلَيْكَ مِنَ الْخَطَايَا وَ رَاغِبٌ إِلَيْكَ فِى تَوْفِيرِ حَظِّى مِنَ الْعَطَايَا يَا خَالِقَ الْبَرَايَا يَا مُنْقِذِى مِنْ كُلِّ شَدِيدَةٍ [شِدَّةٍ] يَا مُجِيرِى مِنْ كُلِّ مَحْذُورٍ وَفِّرْ عَلَىَّ السُّرُورَ وَ اكْفِنِى شَرَّ عَوَاقِبِ الْأُمُورِ [فَإِنَّكَ‏] فَأَنْتَ اللَّهُ عَلَى نَعْمَائِكَ وَ جَزِيلِ عَطَائِكَ مَشْكُورٌ وَ لِكُلِّ خَيْرٍ مَذْخُورٌ ).

و بدانكه علما از براى هر شب اين ماه نماز مخصوصى ذكر فرموده‏اند مقام را گنجايش نقل آن نيست.

 

 

 

 

 

  دعاي وسعت رزق در نماز شب
دعايي از امام عليه السلام در سجده نماز شب سوّم از ابوبصير منقول است كه شكايت كردم بسوى حضرت صادق (ع) از حاجت خود و خواستم از آن حضرت كه مرا تعليم فرمايد دعائى بجهت رزق پس حضرت اين دعا را تعليم من فرمود كه از زمانى كه من خواندم آن را ديگر محتاج نشدم فرمود بگو در نماز شب در حال سجده:
(يا خَيْرَ مَدْعُوٍّ وَ يا خَيْرَ مَسْئُولٍ وَ يا)
اى بهترين خوانده شده و اى بهترين درخواست شده و اى

(اَوْسَعَ مَنْ اَعْطى وَ يا خَيْرَ مُرْتَجىً اُرْزُقْنى وَ اَوسِعْ عَلَىَّ مِنْ رِزْقِكَ وَ)
وسيعتر كسى كه عطا كند و اى بهترين مايه اميد روزيم ده و فراخ گردان بر من از روزيت و

(سَبِّبْ لى رِزْقاً مِنْ قِبَلِكَ اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْئٍ قَديرٌ )
وسيله سازى كن روزيم را از جانب خود كه تو بر هر چيز توانايى

  دعاي ديگر:
اين دعا را در سجده آخر ركعت هشتم نافله شب در مصباح ذكر فرموده. دعاء از حضرت رسول اسلام (ص): روايت شده كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله اين دعا را براى طلب روزى تعليم فرمود:

(يا رازِقَ الْمُقِلّينَ وَ يا راحِمَ الْمَساكينَ وَ يا وَلِىَّ الْمُؤْمِنينَ وَ يا ذَا الْقُوَّةِ)
اى روزى ده نداران و اى مهرورز به مسكينان و اى سرپرست مؤمنان و اى صاحب نيروى

(الْمَتينَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَارْزُقْنى وَ عافِنى وَ اكْفِنى ما اَهَمَّنى)
محكم درود فرست بر محمّد و خاندانش و روزيم ده و عافيتم ده و كفايتم كن آنچه مهم است بر من
 

 دعاى حزين كه بعد از نماز شب خوانده مى‌شود:
دعاي شريف بعد از نماز شب خوانده مى شود و آن دعاء مطابق آنچه در مصباح متهجّد است اين است:
«اُناجيكَ يا مَوْجُوداً فى كُلِّ مَكانٍ لَعَلَّكَ تَسْمَعُ نِدائى فَقَدْ عَظُمَ جُرْمى».
(راز گويم با تو اى كه هستى در هرجا و مكان تا شايد فريادم را بشنوى چونكه جرم و گناهم بزرگ)

«وَ قَلَّ حَيآئى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اَىَّ الاَْهْوالِ اَتَذَكَّرُ وَ اَيَّها اَنْسى وَ لَوْلَمْ يَكُنْ».
(و شرمم كم است مولايم اى مولايم كداميك از هراسهايم را يادآورى كنم و كداميك را فراموش كنم و اگر نباشد)

«اِلا الْمَوْتُ لَكَفى كَيْفَ وَ ما بَعْدَ الْمَوْتِ اَعْظَمُ وَ اَدْهى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ حَتّى».
(جز همان مرگ تنها مرا بس است چسان! با اينكه جهان پس از مرگ بزرگتر و سخت تر است مولاى من اى مولايم تا چه)

«مَتى وَ اِلى مَتى اَقُولُ لَكَ الْعُتْبى مَرَّةً بَعْدَ اُخْرى ثُمَّ لا تَجِدُ عِنْدى صِدْقاً وَ لا».
(وقت و تا كى بگويم كه (من گنهكارم و) تو حق باز خواستم دارى نه يك بار بلكه بارها ولى باز هم تو راستى و)

«وَفاءً فَياغَوْثاهُ ثُمَّ واغَوْثاهُ بِكَ يا اَللَّهُ مِنْ هَوىً قَدْ غَلَبَنى وَ مِنْ عَدُوٍّ قَدِ».
(وفا از من نبينى، پس اى فرياد و باز هم اى فرياد به درگاه تو خدايا از هواى نفسى كه بر من چيره گشته و از دشمنى كه)

«اسْتَكْلَبَ عَلَىَّ وَ مِنْ دُنْيا قَدْ تَزَيَّنَتْ لى وَ مِنْ نَفْسٍ اَمّارَةٍ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ».
(بر من حمله ور شده و از دنيايى كه خود را برايم آراسته و از نفس فرمانده به بدى جز آنكه پروردگارم رحم كند)

«رَبّى مَوْلاىَ يا مَوْلاىَ اِنْ كُنْتَ رَحِمْتَ مِثْلى فَارْحَمْنى وَ اِنْ كُنْتَ قَبِلْتَ».
(مولاى من اى مولايم اگر به كسى چون من رحم كرده‌اى پس به من نيز رحم كن و اگر كسى را مانند من پذيرفته‌اى)

«مِثْلى فَاقْبَلْنى يا قابِلَ السَحَّرَةِ اقْبَلْنى يا مَنْ لَمْ اَزَلْ اَتَعَّرَفُ مِنْهُ الْحُسْنى يا».
(مرا هم بپذير اى پذيرنده ساحران (فرعون) مرا هم بپذير اى كه تا بوده از او نيكى ديده‌ام اى)

«مَنْ يُغَذّينى باِلنِّعَمِ صَباحاً وَ مَسآءً اِرْحَمْنى يَوْمَ اتيكَ فَرْدَا شاخِصا اِلَيْكَ».
(كه غذايم دادى به نعمتهاى خود در هر صبح و شام رحم كن به من روزى كه به نزدت آيم تنها در حالى كه بلند كرده‌ام)

«بَصَرى مُقَلِّداً عَمَلى قَدْ تَبَرَّءَ جَميعُ الْخَلْقِ مِنّى نَعَمْ وَ اَبى وَ اُمّى وَ مَنْ كانَ لَهُ».
(بدرگاهت ديده‌ام را و نامه عملم به گردنم افتاده و همه مردم از من بيزارى جويند حتى پدر و مادرم و حتى كسى كه رنج و)

«كَدّى وَ سَعْيى فَاِنْ لَمْ تَرْحَمْنى فَمَنْ يَرْحَمُنى وَ مَنْ يُونِسُ فِى الْقَبْرِ وَحْشَتى».
(تلاشم براى او بوده پس اگر تو نيز به من رحم نكنى پس چه كسى به من رحم كند و كيست كه مونس وحشت قبرم باشد)

«وَ مَنْ يُنْطِقُ لِسانى اِذا خَلَوْتُ بِعَمَلى وَ سآئَلْتَنى عَمّا اَنْتَ اَعْلَمُ بِهِ مِنّى فَاِنْ».
و كيست كه زبانم را گويا كند آنگاه كه با عملم خلوت كنم و بپرسى از من آنچه تو بدان داناترى از خودم پس اگر)

«قُلْتُ نَعَمْ فَاَيْنَ الْمَهْرَبُ مِنْ عَدْلِكَ وَ اِنْ قُلْتُ لَمْ اَفْعَلْ قُلْتَ اَلَمْ اَكُنِ الشّاهِدَ».
(بگويم آرى كجا از عدل تو گريز گاهى است و اگر بگويم نكردم جواب دهى آيا من گواه تو نيستم)

«عَلَيْكَ فَعَفوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ قَبْلَ سَرابيلِ الْقَطِرانِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ»
(پس گذشتت را گذشتت را خواهانم اى مولايم پيش از پوشيدن پيراهن آتش زا گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من)

«قَبْلَ جَهَنَّمَ وَالنّيرانِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ يا مَوْلاىَ قَبْلَ اَنْ تُغَلَّ الاَْيْدى اِلَى الاَْعْناقِ».
(پيش از گرفتار شدن جهنم و آتش سوزان گذشتت گذشتت را خواهم اى مولاى من پيش از آنكه دستها به گردنها با زنجير بسته شود)

«يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ وَ خَيْرَ الْغافِرينَ».
(اى مهربانترين مهربانان و بهترين آمرزندگان).