اعلام عيد فطر وظيفه حكومت يا مراجع؟
پيشوايان و رهبران دينى در جامعه اسلامى وظيفه هدايت و رهبرى امّت اسلامى را برعهده دارند. هدايت مردم معمولاً با راهنمايىها و اوامر و نواهى كه از سوى آنان صادر مىشود انجام مىگيرد. رهبران دينى گاهى از آن جهت كه كارشناس فن و متخصص امر هستند اظهار نظر مىكنند و گاهى به عنوان رهبر و پيشواى امت، فرمان هايى صادر مىكنند.
پيامبر مكرم اسلام(ص) داراى هر دو بعد بودند، هم احكام شرعى الهى را بيان مىكردند هم دستورهاى اجتماعى سياسى، مانند فرمان جهاد و اعلام صلح صادر مىكردند. اين مسئله در مورد پيشوايان معصوم(ع) و نواب خاص آنان كه داراى هر دو جنبه (بيان احكام شرعى و صدور دستورهاى اجرائى، سياسى و اجتماعى) هستند نيز وجود دارد. يعنى همان طور كه بايد به دستورهاى شرعى آن بزرگواران عمل كرد، به فرامين اجتماعى و سياسى آنان نيز بايد گردن نهاد و از آنان متابعت كرد. اما اين امر در زمان غيبت كبرى كه فقهاى بزرگوار هدايت دينى و بيان احكام الهى را به عهده دارند، بعضاً با مشكلاتى همراه است. در اين عصر مردم در ابواب فقهى مختلف مثل نماز، روزه، حج، زكات، خمس و... وعموم عبادات و معاملات با مراجعه به فقها در جهت رفع تكليف و عمل به احكام شرعى اقدام مىكنند و در اين زمينه مشكل چندانى ندارند، مشكل مردم در پارهاى مسائل اجتماعى ـ سياسى مانند اقامه حدود الهى، اقامه نماز جمعه و عيد، اعلام جهاد و صلح، اخذ وجوهات شرعيه، تشكيل حكومت ودهها مسئله اجتماعى ـ سياسى ديگر است. برخى فكر مىكنند اين امور همچون احكام شرعى فقهى، با تقليد از يكى از مراجع تقليد حل مىشود. اما آيا مسائلى چون اعلام روز اول ماه مبارك رمضان و روز عيد فطر و روز عيد قربان و... همچون وجوب نماز و بيان احكام فقهى است؟ و اصولاً آيا مسائل سياسى ـ اجتماعى اسلام كه عمدتاً مربوط به تشكيل حكومت و از شئونات حاكم اسلامى است قابل تقليد است؟ اين جاست كه مسئله تفكيك ميان رهبرى سياسى مذهبى با مرجعيت تقليد مطرح مىشود.
وظيفه مردم در قبال برخى مسائل دينى با ابهام روبروست! يكى از اين مسائل، مسئله اعلام رؤيت هلال در ابتداء ماه مبارك رمضان و يا اعلام عيد فطر است. مردم واقعاً نمىدانند در اين مسئله به مراجع تقليد مراجعه كنند يا از رهبر سياسى مذهبى و حاكم شرع اطاعت كنند.
براى پاسخ به اين پرسش، بايد معيارها و شرح وظايف و حوزه كارى مرجعيت تقليد و حكومت اسلامى را بشناسيم، آنگاه ببينيم مسئله حكم به ثبوت رؤيت هلال و اعلام عيد با كداميك از اين ويژگىها سازگارى دارد. در اين راستا، توجه به نكات ذيل ضرورى است:
1. ادله وجوب تقليد از فقهاء از باب رجوع جاهل به عالم است كه فقط در محدوده بيان احكام شرعى فقهى اعتبار دارد و شامل موضوعات احكام نيست، زيرا تشخيص موضوع با خود مكلف است و تقليد در آن جايز نيست و چون ثبوت رؤيت هلال از موضوعات است قابل تقليد نيست.
2. در علم فقه، نظر فقيه و مرجع تقليد، از موارد و معيارهاى اثبات رؤيت هلال ذكر نگرديده و آثار شرعى بر قول فقيه و مرجع تقليد (بما هو فقيه و مفتى) مترتب نشده است.
3. صدور حكم حكومتى جزء اختيارات و وظايف حاكم شرع اسلامى است و صدور اين گونه احكام و اوامر در موضوعات، حجيت شرعى دارد و لازم الاتباع است. علاوه بر آنكه در اين خصوص، حكم حاكم از موارد اثبات كننده حكم شرعى و طريقه ثبوت رؤيت هلال نيز شمرده شده است. لذا اعلام ثبوت رؤيت هلال و اعلام عيد منحصراً از اختيارات حاكم شرع و رهبرى سياسى مذهبى است.
4. صدور حكم حكومتى نمىتواند داراى تكثّر و اختلاف باشد، از اين رو از شؤون حاكم اسلامى است. بر خلاف احكام شرعى فقهى كه قابل تكثّر و محل ابراز آراء و نظرات مختلف است.
5. مردد بودن اول ماه رمضان و عيد فطر در چند روز موجب هرج و مرج و سرگردانى مؤمنين و اختلال درنظام جامعه شيعه مىگردد.
6. ممكن است بعضى ادعا كنند چون مورد ثبوت رؤيت هلال ماه شوال نظير موارد دوران امر بين المحذورين است يعنى يا رؤيت هلال و عيد ثابت است كه وجوب افطار را به دنبال دارد و از موارد امر به معروف (وجوب افطار) خواهد بود و يا رؤيت هلال و عيد ثابت نيست و حرمت افطار را به دنبال خواهد داشت و از مواردنهى از منكر (حرمت افطار) خواهد بود، در نتيجه بر مجتهدين و مراجع تقليد از باب امر به معروف و نهى از منكر لازم و واجب است كه در اين مسأله دخالت و اظهار نظر كنند. ولى اين شبهه با اندك دقتى بر طرف مىشود. چون امر به معروف و نهى از منكر در جايى است كه معروف و منكر قطعى و مسلم باشند، تا بتوان به آن امر يا از آن نهى كرد وادله وجوب امر به معروف و نهى از منكر شامل مورد بحث كه غالباً مقطوع الوجوب و الحرمة نيست و اصل وجوب و حرمت آن مشكوك است نمىشود. مضافاً بر اين كه در اين صورت بايد همه مردم در مسئله ثبوت رؤيت هلال دخالت كنند، چون امر به معروف بر همه مسلمانان واجب است. به علاوه همچنان كه گفتيم ثبوت هلال از موضوعات است و در موارد اشتباه در اين گونه موضوعات ـ در صورتى كه علم به حكم شرعى وجود داشته باشد ـ لازم نيست اشتباه و غفلت او را گوشزد كرد.
7. از آنجا كه مردم گمان مىكنند اين مسئله تقليدى است، به مراجع عاليقدر مراجعه مىكنند، در حالى كه واقعاً اين گونه نيست لذا سكوت در برابر اين مسئله به دليل اغراء به جهل روا نيست و بايستى مردم را آگاه كرد.
8. در اين مسئله بين فقيهانى كه قايل به اتحاد آفاق هستند و غير آنان، تفاوتى نيست زيرا بنابراين قول فقط محدوده رؤيت هلال گستردهتر مىگردد. خلاصه اين كه باتوجه به معيارها و ويژگيهايى كه در مسئله ثبوت رؤيت هلال و اعلام عيد وجود دارد، اين امر از اختيارات انحصارى حاكم شرع و رهبرى سياسى مذهبى است.
محمدتقى حائري















تاریخ بشر از ابتدا تا کنون زنان فراوانی را به خود دیده است. در هر دوره، هزاران هزار زن با اخلاق و منش
اگر از حمایت
الحمد لله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولاية أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام