دلم هوای عرفات کرده ... ای سفر کرده ... برایم دعا کن
عرفه بوی نگار ازلی را دارد
بوی آن یوسف زیبای علی را دارد
عرفه دلبری ازبیت کرم می آید
بوی پیراهن یوسف زحرم می آید
عرفه در عرفات است حریم دلدار
عاشق خسته بگردد ز پی دیدن یار
عرفه یار مرا ازچه نهان ساخته ای
کار قلبم تو به این تیر گران ساخته ای
عرفه دامن او را برسان در دستم
که من خسته همه عمربه ره بنشستم
عرفه سوختم ازشعله هجرش یه خدا
بگو ای نو گل نرگس دگر پرده درآ
عرفه سوی نگارم ببر این زمزمه را
جای من بوسه بزن روی گل فاطمه را
+ نوشته شده در ساعت توسط بیابانی تشنه باران
|
الحمد لله الذي جعل كمال دينه و تمام نعمته بولاية أمير المؤمنين علي بن أبي طالب عليه السلام